پسرم! تا نعمت جوانی را از دست ندادی فکر اصلاح خود باش که در پیری همه چیز را از دست میدهی، یکی از مکاید شیطان که بزرگترین آن باشد استدراج است.
در عهد نوجوانی شیطان باطن، که بزرگترین دشمنان است، او را از فکر اصلاح خود باز میدارد، و امید میدهد که وقت زیاد است، اکنون فصل برخورداری از جوانی است، و هر آن و هر ساعت و هر روز که بر انسان میگذرد، درجه درجه او را با وعدههای پوچ از این فکر باز میدارد تا ایام جوانی را از او بگیرد، و آنگاه که جوانی رو به اتمام است، او را به امید اصلاح در پیری سرخوش میکند و در ایام پیری نیز این وسوسۀ شیطانی از او دست نکشد، و وعدۀ توبه در آخر عمر میدهد، و در آخر عمر و شهود موت، حق تعالی را در نظر او مبغوضترین موجود جلوه میدهد که محبوب او را که دنیاست از دستش گرفته است، این حال اشخاصی است که نور فطرت در آنها به کلی خاموش نشده است، واشخاصی هستند که غرقاب دنیا آنها را از فکر اصلاح دور نگه داشته، و غرور دنیا سرتاپای آنان را فرا گرفته است. من، خود چنین اشخاصی را در اهل علم اصطلاحی دیدهام و اکنون بعض آنها در قید حیاتند و ادیان را هیچ وپوچ میدانند.
پسرم! توجه کن که هیچ یک از ما نمیتواند مطمئن باشد که به این دام شیطانی نیفتد. عزیزم! ادعیۀ ائمۀ معصومین را بخوان و ببین که حسنات خود را سیئات میدانند، و خود را مستحق عذاب الهی میدانند، و به جز رحمت حق به چیزی نمیاندیشند، و اهل دنیا این ادعیه را تأویل میکنند، چون حق (جلّ و علا) را نشناختهاند