مناسبترین خوراکیهای فصل سرما

محققان طب سنتی با تاکید بر اجتناب از نوشیدن آب سرد در فصل پاییز می گویند: میوه های شیرین با طبع گرم، گوشت گوسفند و حبوبات بویژه لوبیا مناسب ترین خوراکی های این فصل هستند.
تغییر فصل ها با تأثیراتی در حیات تمام موجودات از جمله انسانها همراه است، از این رو هر فصلی مطابق با اقتضای ذاتی خود به تدابیر خاصی برای حفظ سلامت انسانها نیازمند است.
براساس اعلام محققان مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل به گفته اطبای قدیم، پائیز دومین فصل معتدل سال بعد از بهار است، عده ای نیز معتقدند مزاج این فصل سرد و خشک است و برخی نیز عقیده دارند طبع فصل پائیز در سرما و گرما معتدل ولی در تری و خشکی اعتدال ندارد. بهتر است در این فصل از نوشیدن آب سرد اجتناب شود و افراد حتی الامکان با شکم پر و سیر به رختخواب نروند.
استفاده بیش از حد از موادغذایی که رطوبت بدن را به تحلیل برده و موجب خشکی بدن می شوند مانند سیر و غذاهای حاوی ادویه جات تند نظیر سوسیس، کالباس و یا موادغذایی ترش مانند آبغوره، سرکه و آب لیمو توصیه نمی شود. مصرف زیاد نمک و گوشت های نمک سود شده و کنسروی بهتر است به حداقل رسانده شود.
در هنگام تهیه گوشت به جوان بودن آن باید توجه داشت چرا که مواد پروتئینی پیر مناسب نیست و گوشت گوسفند و بوقلمون برای این فصل توصیه می شود که بهتر است به صورت بخارپز و آب پز سرو شوند. همچنین مصرف لوبیا (سفید و...) باید در هرم غذایی این فصل گنجانده شود اما بهتر است افراد مصرف عدس را محدود کنند. از بین میوه هایی که شیرین و کاملا رسیده و طبعشان مایل به گرمی است، مانند انار شیرین، انگور شیرین، خرما، زیتون سبز و سیب مناسب این فصل هستند.
همچنین بادام شیرین درختی، مویز، کشمش، انجیر (خشک یا تازه) توت خشک، نوشیدن شیر با کمی عسل، شیربرنج و فرنی می توانند میان وعده های مفیدی در این فصل باشند. کره و مربای شقاقل و کنجد که بریان شده باشد با کمی عسل یا شیره انگور می تواند در وعده صبحانه پاییزی گنجانده شوند. باید مصرف سبزیجات، بادمجان، قارچ، ذرت و عدس به حداقل رسانده شود و بهتر است در فصل پاییز نوشیدن چای پررنگ و قهوه را کاهش داد.


گویا نصیب قافله دیگر اسارت است

دارد زمان آمدنت دیر می شود
دارد سکوت دشت نفس گیر می شود

سقا؛ رجز بخوان که نلرزد دل حرم!
دارد صدای هلهله تکثیر می شود

یک سو فتاد مشک و به یک سو دو دست تو
دارد وفا به مهلکه تصویر می شود

برخیز عمو؛ اگر تو نباشی کنار ما
هر ناکسی به غارتمان شیر می شود

گویا نصیب قافله دیگر اسارت است
ورنه نگاه عمه چه تعبیر می شود؟!

بعد از تو، زندگی همه اندوه و حسرت است
بی تو صدای آب چه دلگیر می شود!

بابا شکسته شد کمرش پیش پیکرت
روزش بدون روی تو شبگیر می شود

می دانم از چه بود که نیزه نشین شدی
با رسم کوفیان ز تو تقدیر می شود!

راه دراز شام و تماشای روی تو
وای از دل رقیه؛ به ره، پیر می شود...!

 

محمد رضا سرشار


طعم تلخ غیبت

یکی از مسائلی که در زندگی روزمره خود با آن مواجه هستیم غیبت است ; مسئله ای که بارها و بارها راجع به آن مطالبی شنیده ایم و یا خوانده ایم و همگی به خوبی می دانیم که غیبت جز گناهان کبیره است با این وجود به راحتی مهمان ناخوانده مجالسمان می شود. یک اعتقاد رایج وجود دارد که غیبت نقل و نبات مجالس زنانه است ولی به وضوح دیده می شود که میان مردان نیز وجود دارد در حقیقت غیبت یکی از محصولات بیکاری است و هیچ تفاوتی در شیوع آن نزد مردان و زنان ندارد. هر جا انگیزه کار و زندگی کمتر باشد غیبت و حرافی بیشتر می شود.
با وجود منابع زیادی که در مذمت و توصیف غیبت هست ولی دیده می شود که حتی قشر تحصیلکرده امروزی نیز به خوبی با آن آشنا نیست و تنها یک طرحواره کلی از غیبت در ذهنش نقش بسته که به شکل سنبلی از غول بی شاخ و دم که نمی شود با آن سر و کله زد در آمده در نتیجه هیچ کوششی برای از بین بردنش نمی کند در حالی که با کمی توجه و تمرکز به راحتی می توان این غول بی شاخ و دم را از پا درآورد.
برای یادآوری مطالب پیرامون غیبت لازم است از مفاهیم بنیادی آن شروع کنیم هر چند که تمام ما با آنها آشنا هستیم .
غیبت چیست
غیبت آن است که چیزی را درباره دیگری بگویند که اگر به گوشش برسد ناراحت شود چه این گفته زبانی باشد چه با اشاره و یا کنایه تفاوتی نمی کند. همچنین این نسبت شامل همه چیز می شود مثلا نسبت به خاندان شخص (بی اصل و نسب است ) بدنش (فلان نقص را دارد) شخصیتش (دیوانه و کم عقل است یا کارهایش از روی حساب و کتاب نیست ) دین و مذهبش (دینش سست است بداخلاق و ریاکار است ) ظاهرش (لباسش چرک است ) و خلاصه تحت هر عنوانی که فرد تحقیر شود شرعا حرام است و انسان در قبال آن مسئول است .
پیامبر(ص ) فرمود : حد غیبت این است که درباره دیگری چیزی بگویی (که اگر به گوشش برسد او را ناخوش آید) و آن صفت در او باشد و اگر دروغ گفته باشی تهمت محسوب می گردد و کسی که در مجلس غیبت حاضر شود و به آن گوش دهد در آن شریک است و اگر از آن جلوگیری کند خداوند او را می بخشد . 1
در قرآن کریم نیز به این مسئله توجه شده است که به چند آیه اشاره شده :
دوست ندارد خدا بلند گفتن بد را مگر از کسی که ستم شده و خدا شنوا و بسیار داناست . (النسا148 )
دنبال مرو آنچه را ندانی زیرا گوش و چشم و دل همه مسئولیت دارند . (اسری 37 )
ای اهل ایمان از بسیار پندارها در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها معصیت است و نیز هرگز از حال درونی هم تجسس مکنید و غیبت یکدیگر روا مدارید آیا شما دوست می دارید که گوشت مردار برادر خود را بخورید ! از خدا بترسید که او بسیار توبه پذیر و مهربان است . (الحجرات 12 )
رسول اکرم (ص ) در حدیثی می فرمایند : « بپرهیزید از غیبت که غیبت بدتر است از زناست زیرا زناکار توبه کند و خدا از او بپذیرد و خدا از غیبت کن نگذرد تا غیبت شده از او بگذرد »
در اینجا لازم است توضیحاتی در این باره داده شود :
تعدادی از گناهان حق الله است مانند نماز روزه و.... زمانی که فرد خطاکار توبه می کند مخاطبش خدای متعال است و باید او را راضی و خوشنود ساخت ولی غیبت از جمله گناهانی است که حق الناس به شمار می آید به این معنا که فرد خاطی برای پذیرش توبه اش نزد خدا ابتدا باید فردی که در حق او ظلم شده و غیبتش را کرده خوشنود سازد که معمولا مشکلترین کار همان اقرار به گناه نزد بنده خداست زیرا معلوم نیست که مورد بخشش بنده خدا واقع شود یا نه .
در کتب دینی کفاره غیبت را حلالیت خواستن از فرد غیبت شده دانسته اند البته در بعضی شرایط که فرد غیبت کننده مطمئن نیست طرف مقابل او را حلال می کند یا نه و همچنین زمانی که حلالت خواستن باعث فتنه شود از آن منع شده بنابراین در چنین شرایطی باید برای کسی که از او غیبت کرده و هر زمان که آن شخص را بیاد آورد طلب مغفرت کرد هر چند اگر خبر غیبت به فرد رسیده باشد راهی به جز حلالیت خواستن نمی ماند . 2
رسول اکرم (ص ) می فرماید : « فرد روز قیامت می آید نگاه به نامه عملش میکند اثری از کارهای نیک خود در آن نامه نمی بیند سپس می گوید کجاست کارهای شایسته من که در دنیا انجام داده ام پاسخ داده می شود : تو غیبت مردم را کردی بجای غیبت هایت ثواب های تو در نامه عمل کسانی که غیبت آنها را کردی نوشته شد . » 3
البته در بعضی شرایط و در قبال بعضی افراد غیبت حلال است .
1 ـ کسی که از فردی ستم دیده و جز بیان حقیقت نزد شخص دیگر نمی تواند حق خود را بگیرد .
2 ـ برای کمک به دگرگونی منکر و جلوگیری از گناه بشرط قصد درست و اگر نه حرام است .
3 ـ برای بر حذر داشتن مسلمان از شر و خطر فرد فاسق و برملا کردن حقیقت نزد شخص مشورت خواه مانند امر ازدواج یا شرایط دیگر که فرد نیازمند است طرف مقابلش را بشناسد.
4 ـ شخصی که آشکارا آن فسق را انجام دهد و روگردان نیست از اینکه این کار را از او نقل کنند .
5 ـ آنکه به عیبی معروف شده تا جایی که نام او گردیده و ذکرش عیبگوئی نیست .
6 ـ در صورتی که شنونده از مضمون غیبتش قبلا مطلع باشد در این صورت آبروریزی در میان نیست گرچه ترکش بهتر است .
با تمام این اوصاف مطلبی که بیش از تمام این ها اهمیت دارد چگونگی مبارزه با غیبت است ; شاید هر یک از ما بارها و بارها در خلوت خود تصمیم به ترک غیبت گرفته ایم ولی به محض ملحق شدن به یک جمع دو یا چند نفر ناخودآگاه شروع به غیبت می کنیم و یا شنونده غیبت می شویم . مبارزه با غیبت در عین سادگی نیاز به تمرین و ممارست فراوان دارد و با توکل بر خدا می توان بر آن فائق آمد.
برای درمان هر دردی نیاز است تا علل دچار شدن به آن را پیدا کرد برای ریشه کن کردن غیبت نیز باید در خودمان جستجو کنیم که چه چیز سبب می شود تا از دیگران غیبت کنیم .
در اینجا روایتی از امام صادق (ع ) نقل شده تا راهنمایی باشد برای یافتن دلایل غیبت ; ایشان در روایت مصباح الشریعه برای غیبت چند علت نام برده اند :
1 ـ خشمگین شدن از شخص و برای کسب آرامش بدگوئی او را کردن (به عبارتی تخلیه هیجانی ) .
2 ـ همراهی با دیگران و دوستان هنگام خوشی کردن .
3 ـ از ترس اینکه دیگری بدی او را رو کند شروع به بدگوئی از آن شخص می کند به قولی دست پیش میگیرد که پس نیفتد.
4 ـ زمانی که شخص مرتکب اشتباهی می شود و برای تبرئه کردن خود نام دیگران را هم می برد و میگوید او هم مرتکب شده تا از این طریق کار خود را موجه جلوه دهد.
5 ـ برای جبران کمبودهای خود و جلوه دادن بزرگی خود از دیگری بدگوئی می کند تا مقام خود را بالا برد .
6 ـ حسادت به کسی که مردم به او احترام میکنند و دوستش دارند بنابراین بدگوئی اش را می کند تا از چشم دیگران بیفتد.
7 ـ برای مسخره کردن دیگری و خوار شمردن او .
8 ـ برای ابراز دلسوزی با شخصی که گرفتار گناهی شده هر چند که در این نیت دلسوزی نیست چون اگر دلسوزی بود به خود شخص هشدار داده می شد نه پشت سرش .
9 ـ خشم برای خدا او را به بدگوئی دیگری کشانده که گناهی کرده البته اگر واقعا برای خدا خشمگین شده باید نهی از منکر کند نه غیبت . 5
امید آن است بعد از خواندن این دلایل مسئله کمی ملموس تر شده باشد.
در مباحث روان شناسی انواع مختلفی از رویکردهای درمانی برای بیماری های روحی و روانی وجود دارد که به نظر می رسد رویکرد شناختی در درمان این بیماری مهلک یعنی غیبت موثرترین شیوه باشد.
شناخت درمانی حول محور ذهنیات شخص می چرخد به این معنا که فرد مبتلا ابتدا فرایند ذهنی خود را تغییر می دهد و افکار خود را سازماندهی می کند در واقع برای زبان خود یک مدیریت جدید استخدام می کند مدیری که جلوی هرگونه غیبت را می گیرد.
حال با توجه به فرایند شناخت درمانی برای 10 علت غیبت یک ذهنیت جدید خلق می کنیم :
1 ـ هنگام خشمگین شدن به یاد خشم خداوند افتاد که در صورت غیبت بنده اش در قیامت با آن مواجه خواهد شد . همچنین به صواب فرو خوردن خشم اندیشید که بارها و بارها به آن اشاره شده : الکظم ثمره الحلم ; فرو خوردن خشم میوه بردباری است . 6
2 ـ همراهی کردن دیگران و کسب رضایت دوستان به چه قیمتی به قیمت خشمگین کردن خداوند چگونه میتوان برای رضای مخلوق خداوند را خشمگین کرد. در این شرایط باید خشم خدا را به یاد آورد و این امر را به دوستان نیز یادآوری کرد همین امر موجب خشنودی خداوند می گردد.
3 ـ برای خودستائی خود چگونه می توان خلق خدا را بد جلوه داد مگر این دنیا فانی نیست پس چه ارزشی دارد که برای دو روز ماندن در آن و کسب مقام دنیوی خود را به این خفت ابدی مبتلا کرد.
4 ـ نام بردن شخص دیگر و شریک کردن او در گناه خود چیزی نیست جز افزودن بر گناه قبلی و این همان نادانی محض است و بی شک قطره ای از خواری اشتباهش کاسته نخواهد شد.
5 ـ افتخار به خوبی های خود مجاز است اما نه به غیبت و ریختن آبروی دیگری آبرو ریختن مسلمان عاقبتی جز ذلت ندارد اگر هم با این کار بتوان بین مردم جایگاهی کسب کرد نزد خدا نه تنها جایی نخواهد یافت بلکه مورد خشم او واقع خواهد گشت .
6 ـ حسد بحث جداگانه ای را می طلبد که در اینجا مجال آن نیست همین بس که انسان حسود با غیبت کردن دیگری آتش حسد خود و آتش غضب خداوند را شعله ورتر می کند. این حدیث به خوبی علت غیبت در حسودان را بیان کرده : « غیبت کردن نهایت تلاش شخص عاجز و ناتوان است » . 7
7 ـ زمان مسخره کردن دیگران کافی است باید یک لحظه به عالم فانی نگریست زمانی که پرده ها کنار کشیده می شود و فرد غیبت کننده نزد خداوند فرشتگان و انبیا رسوا می شود آن زمانی که مورد تمسخر تمام عالمیان واقع می شود و با تمام بار گناهان به دوزخ رانده می شود آن وقت است که از تمسخر دیگران هراسناک می شود.
8 ـ دلسوزی بر گناه دیگران خوب است ولی باید مراقب بود که در اثر نادانی این صواب دلسوزی تبدیل به گناه غیبت نشود در این زمان است که به جای دلسوزی دیگران باید به حال خود گریست چون حسنات ما برای شخصی که نامش را برده ایم حساب شده و گناهی که او مرتکب شده به پای ما نوشته می شود.
9 ـ زمانی که برای خدا خشمگین شده و نام فرد گناه کار برده می شود باید به یاد داشت که با غیبت بنده ای دیگر خشم خدا را برای خود خریده ایم در واقع نه تنها در راه او حرکت نکرده ایم بلکه در مقابلش ایستاده ایم . در این لحظات شیطان است که ابراز خشم از طریق غیبت را موجه جلوه می کند تا بنده را مبتلا به گناه کبیره کند.
در پایان مطلب گفته شده را می توان در این حدیث جمع بندی نمود و برای خود ملکه ذهن کرد تا زمان مواجه شدن با غیبت سرلوحه گفتارمان شود : « خود را به غیبت عادت مده که معتاد به غیبت گناه و جرمش بزرگ و عظیم است . » 8
عاطفه حجتی
پاورقی :
1 ـ ارشاد القلوب ـ ترجمه سلگی ج 1 ص 305
2 ـ ارشاد القلوب ـ ترجمه رضایی ج 1 ص 278
3 ـ همان .
4 ـ آداب معاشرت ترجمه جلد شانزدهم بحارالانوار ج 2 ص 146
5 ـ همان
6 ـ غررالحکم حدیث 8875
7 ـ همان حدیث 7749
8 ـ همان حدیث 7759
همراهی کردن دیگران با « غیبت » کردن و کسب رضایت دوستان به چه قیمتی آیا به قیمت خشمگین کردن خداوند !
ریختن آبروی مسلمان با غیبت کردن عاقبتی جز « ذلت » ندارد اگر چه به این وسیله کسی در بین مردم جایگاهی کسب کند