جمال نیایشگران

جمال نیایشگران(تولد امام سجاد علیه‏السلام)

میلاد صبرآفرین

سلام بر اسوه عبادت، الگوی مجاهدت، امام عارفان و مقتدای سالکان، حضرت سجاد زینت عابدان علیه‏السلام . درود خدا بر یادگار و رازدار عاشورا، همان تجلّی صبر و بزرگ‏مبلّغ اسلامِ ولایت در کوی ضلالت شام.

صلوات قدسیان بر آن عزیزی که کارآمدیِ شمشیرآسای دعا و سپر بلا گردان بودن دعای عارفانه را، به بهترین شکل ممکن به تصویر کشید و در عصر اوج اختناق، ظلمت‏زدای شرک، نفاق و بدعت گردید.

روز پانزدهم جمادی الاول سال 38 هجری که آفتاب جهان‏تاب، تازه از مشرق نمایان گشته و اشعه زرّین خود را به سرزمین حجاز برافکنده بود، ستاره فروزانی در آسمان ولایت طالع و امام سجاد در خاندان نبوت پا به عرصه هستی نهاد.

مایه زینت عابدان

امام سجاد علیه‏السلام مایه فخر و زینت عابدان و پیشوای بندگان پاک و خالص خداوند، و آقای ساجدان و زینت عابدان است. آن‏ها که با تاریخ او مأنوس‏اند، این مسأله را به نیکی درمی‏یابند که این لقب «زین العابدین» از سوی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله برای او معّین شد و پیامبر گرامی، خود او را زین العابدین خواند و فرمود: «هنگامی که قیامت بر پا شود، ندا دهنده‏ای در میان جمع اهل محشر ندا در دهد که مایه زینت عابدان کجاست».

عظمت خدایی او

حضرت امام سجاد علیه‏السلام از کسانی است که در سایه بندگی خدای متعال، به عزّت رسید. به همین جهت، با همه اقدامات و برنامه‏ریزی خصم در کوچک شمردن او، حرمت و آبرویش هم‏چنان پا برجای و دارای مهابت بود و در دل بدکاران و ظالمان هیبتی داشت. عبدالملک مروان گوید: «زین العابدین علیه‏السلام از نظر عظمت و شخصیت در سطح بسیار بالایی بود، طوری که هر چه می‏کوشیدند او را خوار و پست نمایند، بالاتر و برتر می‏رفت و بر عزت و شرافتش افزوده می‏گشت».

معرفی تبار امام سجاد از زبان آن حضرت

امام سجاد علیه‏السلام در سخنرانی معروف خود در شهر شام، خویشتن را چنین معرفی کرد: «من فرزند مکه و منایم. من زاده زمزم و صفایم. من فزرند کسی هستم که خدای او را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد. من فرزند محمد مصطفایم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله . من فرزند علی مرتضایم. من فرزند شایسته‏ترین مؤمنان و وارث انبیایم. من فرزند فاطمه زهرایم. من فزرند بانوی زنانم. من فرزند کسی هستم که در شب معراج با فرشتگان نماز گزارد. من فرزند کسی هستم که با مارقین و قاسطین و ناکثین جنگید و با ناصبین مبارزه کرد و فرزند کسی هستم که پیشوای مسلمانان است. مشعلدار مجاهدان و مایه زینت عابدان و پرورش یافته مکتب رب العالمین، منم».

«سخنانی کوتاه از امام سجاد علیه‏السلام »

امام سجاد علیه‏السلام در سخنان کوتاهِ حکمت‏آمیز و بلندمحتوایِ خود، راه گسترده‏ای را گشود تا انسان‏ها با پندهای نیکو، قساوت را از دل‏ها بزدایند و صفحات اندیشه را روشن و نورانی سازند، تا با طهارت و پاکی از همه رذیلت‏های اخلاقی، به سوی ملأ اعلا رفته و به مقام قرب ربوبی بار یایند. اینک بخشی از کلمات قصار آن حضرت:

کسی که نفس خویشتن را گرامی دارد، دنیا در نظرش پست خواهد شد.

دین مسلمان آن‏گاه کمال یابد که سخن بی‏فایده نگوید، بحث و جدال کم کند و بردباری و شکیبایی و خوشخویی پیشه کند.

چه بسیار کسانی که بر اثر تحسین مردم فریفته می‏شوند.

صحیفه سجادیه در یک نگاه

صحیفه سجادیه که به حقّ «اخت القرآن» و «زبور آل محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله » خوانده شده، یکی از مفاخر بسیار گران‏بهای پیروان راستین ولایت، در پرتو تابناک معارف بی‏کران قرآن و عترت بوده و هست. این کتاب عزیز، به وسیله امام سجاد علیه‏السلام انشا و توسط فرزند بزرگوارش حضرت امام محمّد باقر علیه‏السلام نوشته شده، و در طول تاریخِ سرشار از حماسه، عرفان و افتخارِ شیعیان پاکباز، زیور سجاده‏های مجالس اُ نس با جانان حقیقی عابدان اهل ولایت بوده است. صحیفه در لغت به معنای «نامه» و «کتاب» است و 54 دعای امام چهارم شیعیان جهان را در بردارد. در این کتاب، مسایل گوناگون تربیتی با گرایش‏های فردی، اجتماعی و اعتقادی در قالب دعا مطرح شده است.

مسؤولیت امام پس از اسارت

حضرت امام سجاد علیه‏السلام پس از حادثه عاشورا و اسارت، به مدینه بازگشت و وضع خود و جامعه را ارزیابی نمود و به سر و سامان دادن امور و فراهم‏سازی زمینه برای حفظ دین و نشر و گسترش آن پرداخت. آن حضرت، مسؤول پاسداری و حراست از اسلام عزیز بود؛ اسلامی که برای آن خون‏های گران‏قدر و ارزنده‏ای بر زمین ریخته شده بود. او مسؤول مبارزه با ستم و بیداد، و طبیب دلسوز جامعه و رهبری بود خطوط اساسی اسلام را در چارچوب ایدئولوژی راستین مطرح می‏کرد و در مردم، شور و رغبت و حرکتی در پیروی و پاسداری از اسلام پدید می‏آورد.

پیامبر عاشور

از برجسته‏ترین نکته‏های زندگی امام سجاد علیه‏السلام پیام‏رسانی در دوران اسارت است که خود رسالتی سنگین و توأم با خطرات به شمار می‏آمد. امام با دشمنی خدانشناس و وجدان‏های مرده مردمان رو به رو بود. آن حضرت، بزرگ‏ترین پیام‏رسان انقلاب حسینی بود و باید فریاد مظلومیت و اعتراضِ شهیدان به خون خفته کربلا را به گوش مردم می‏رساند. اگر او و همراهی اسیران نبود، واقعه کربلا به فراموشی سپرده می‏شد و خون آن شهیدان والا مقام پایمال می‏گشت و بار غم و اندوه، هم‏چنان بر دوش آیندگان سنگینی می‏کرد.

امام سجاد در آینه کلام امام خمینی رحمه‏الله

امام خمینی رحمه‏الله ، در وصف امام ساجدان می‏فرماید: «جناب علی بن الحسین، از بزرگ‏ترین نعمت‏هایی است که ذات مقدس حق بر بندگان خود به وجودش منت گذارد و آن سرور را از عالم قرب و قدس نازل فرموده، برای فهماندن طرق عبودیت به بندگان خود».

ایشان در جای دیگری می‏فرماید: «ادعیه و مناجات‏های سید الساجدین و زین العابدین علیه‏السلام را ملاحظه کن و دقت نما. ببین در مقام عبودیت چه معامله می‏کند و چه‏طور به وظیفه بندگی قیام می‏کند؟ با این وصف، وقتی صحیفه اعمال حضرت مولای متقیان، امیر مؤمنان علیه‏السلام را می‏بیند، تأسف می‏خورد و اظهار عجز می‏کند».

مجمع الانوار عشق

ای آن‏که عزیز خاطر مایی تو ما خسته عشقیم و مسیحایی تو
ای چشم و چراغ عارفان، ای سجّاد بیمار نه ای، طبیب دل‏هایی تو

ای رحمت بی‏پایان خداوندگاری! سلام بر لحظه‏ای که قنداقه‏ات، آغوش‏نوازِ بال‏های پریدن فرشتگان شد و عرش الاهی، نام زیبایت را بر «معصومیت» چهارمین شاخه طوبی آویخت!

سلام بر تو ای چهارمین چلچراغ هدایت، که نام شکوهمندت، محراب اجابت است و مکارم اخلاقت، آیینه زلال بصیرت!

امام عصر از دیدگاه حضرت سجاد علیه‏السلام

وعده ظهور حضرت حجت ثانی عشر مهدی موعود و احیای فرهنگ انتظار فرج و زمینه‏سازی ظهور عدل منتظر، فصل مشترکی در کلام همه امامان معصوم علیهم‏السلام می‏باشد. این موضوع با وجود آن‏که عصر امام سجاد علیه‏السلام اوج شدّت خفقان و اعمال فشار توسط نظام ستم اموی است، به نحوی رسا و مؤثر مورد توجه قرار گرفته است. ایشان می‏فرماید: «در قائم ما(عج) شش سنت از شش پیامبر وجود دارد:... سنت آن حضرت از نوحِ نبی، عمر طولانی است؛ نشان او از حضرت ابراهیم علیه‏السلام ولادت نهانی و کناره‏گیری از مردم است؛ سنت ایشان از حضرت موسی علیه‏السلام ترس و وحشت و غیبتش می‏باشد؛ نشانه آن حضرت از عیسی روح الله علیه‏السلام اختلاف مردم درباره اوست؛ سنت ایشان از حضرت ایوب، فرج و گشایش کار پس از گرفتاری است؛ و نشانه‏اش از حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله قیام به شمشیر است».

دوران دشواری‏ه

دوره امامت حضرت سجاد علیه‏السلام ، دشوارترین و تلخ‏ترین دوران امامت است که در آن، کشتارْ بااندک بهانه‏ای و نیز مُثله کردن امری رایج بود و گستاخی حتی در قبال مقدسات تا آن حد رسیده بود که اسب‏های طاغوت سرکش عصر را در مسجد النبی می‏بستند.

حضرت علی بن الحسین علیه‏السلام با شیوه‏ای بسیار مؤثر، وجدان انقلابی توده مردم را برانگیخت و احساس گناه را در آنان زنده کرد. امام با به کارگیری شمشیر مظلومیت و برگزیدن انزوای سیاسی و احیای مداوم و بسیار ظریف، یاد واقعه خونین عاشورا را در اذهان عموم مردم مدینه زنده نگه داشت. همین امر، زمینه را برای تحقق اهداف سیاسی و فرهنگی نهضت خونین حسینی، و توجه بیش از پیش مردم به خاندان امامت فراهم ساخت.

قرآن از دیدگاه امام سجاد علیه‏السلام

امام سجاد علیه‏السلام در وصف قرآن می‏فرماید: «قرآن نوری درخشان، گواه بر کتاب‏های گذشته، و برترینِ کلام‏های آسمانی است. قرآن چراغ فروزانی است برای راهنمایی بشر که هرگز خاموش نمی‏شود و همواره روشن کننده حق با برهان قاطع می‏باشد. قرآن پرچم نجاتی است که هر کس دنبالش بیفتد، گمراه نمی‏شود و هر که چنگ در دامن آن زند، پناهش می‏دهد و از هلاکت می‏رهاند».

امام در محراب عبادت

امام سجاد علیه‏السلام در محراب عبادت و بندگی به خداوند یکتا، گوی سبقت را از تمام همگنان ربود، تا آن‏جا که همه معترف‏اند او آقا و زینت عبادت کنندگان بود. آن حضرت آن‏قدر به پیشگاه خداوند پیشانی به خاک سایید که همه مواضع سجده‏اش پینه بست و به همین دلیل، آن بزرگوار را «ذوالثفنات» (دارای پیشانی پینه‏بسته) نامیدند.

ویژگی‏های اخلاقی امام

بردباری

از شمار ویژگی‏های بارز امام سجاد علیه‏السلام ، شکیبایی ایشان در برابر ناگواری‏ها و گذشت از کسانی است که به او بی‏حرمتی یا جفا کرده بودند. روزی مردی علی بن الحسین علیه‏السلام را دید و زبان به اهانت گشود و فراوانْ ناسزا گفت. همراهان امام می‏خواستند او را تنبیه کنند، ولی امام مانع شد و فرمود: به او کاری نداشته باشید. سپس به آن مرد رو کرد و فرمود: «کار ما بیش از این‏ها بر تو پوشیده است، اگر نیازی داری بگو تا برآوریم». مرد از شکیبایی و بزرگواری و نیز لحن ملایم و محبت‏آمیز امام به شدت متأثر شد.

انفاق‏های پنهانی

ابوحمزه ثمالی می‏گوید: امام سجاد علیه‏السلام در تاریکی شب، نان و غذای مستمندان را بر دوش می‏کشید و به طور ناشناس آن را انفاق می‏کرد و می‏فرمود: «صدقه پنهانی، خشم الاهی را فرو می‏نشاند». چنین بود که پس از شهادت ایشان، در هنگام غسل دادن دیدند که پینه‏هایی بر پشت و شانه‏های حضرت وجود دارد. چون علت را پرسیدند، دریافتند که آن‏ها آثار کوله‏بار غذاهایی است که امام برای تهی‏دستان بر دوش می‏کشیده است.

در برابر پروردگار

امام سجاد علیه‏السلام چون وضو می‏گرفت و خود را برای نماز آماده می‏کرد، رنگ رخسارش دگرگون می‏شد و چون علّت آن را پرسیدند، پاسخ می‏داد: آیا می‏دانی که می‏خواهم به آستان چه بزرگی راه یابم و در برابر چه مقامی قرار بگیرم؟ بارها می‏دیدند که امام زین العابدین وضو گرفته و برای رسیدن وقت نماز به انتظار نشسته است. در این حال، از شدّت خضوع در برابر حقّ و احساس بندگی به درگاه او، آثار نگرانی در صورتش ظاهر بود.

سجده‏های آقای سجده‏کنندگان

زیادی سجده‏ها و تداوم سجده هر امام علی بن الحسین علیه‏السلام ، سبب گردید که آن حضرت را «سید الساجدین» لقب دهند. بر اثر سجده‏های طولانی و فراوان، پوست پیشانی ایشان زبر شده بود. امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: «پدرم هیچ نعمتی را به یاد نمی‏آورد، مگر این‏که با یاد کردن آن، به درگاه خداوند سجده می‏کرد. هنگام قرائت قرآن، چون به آیه‏های سجده می‏رسید، و نیز به وقت خطر و احتمال رخداد حادثه‏ای ناگوار و هم‏چنین پس از پایان نمازهای فریضه یا هر گاه که موفق می‏شد خدمتی انجام دهد و میان دو مؤمن را اصلاح کند، سر به سجده می‏گذاشت و خداوند را سپاس می‏گفت».

رساله حقوق

رساله حقوق امام سجاد علیه‏السلام در عصر حاکمیت استبداد، پیامی است فراتر از زمان خویش و همه دوران‏های تمدن بشری. امروزه بشر مدعی است به عالی‏ترین شکل تمدن و فرهنگ ارزشی رسیده است و بنابراین، از حقوق بشر، حمایت از حیوانات و حفظ محیط زیست سخن می‏گوید. امّا آشکار است که بیش‏تر آن‏ها شعارهایی است پوچ و بی‏پشتوانه. اگر این قانون‏های جهانی با رساله حقوق امام و عنصر زمان و ظرفیت و نیازها لحاظ شود، خواهیم دید که دست‏نوشته‏های بشر متمدن، از بعد قانونگذاری در درجه پایین‏تری از رساله امام چهارم قرار می‏گیرد. حقوق الاهی، زیر بنا و اساس دیگر حقوق فردی و اجتماعی به شمار می‏آید. اگر این حقوق نادیده گرفته شود، انسان موجودی بی‏مسؤولیت، بی‏هدف و بدون تکلیف بار خواهد آمد. در آن صورت، پای‏بندی وی به دیگر حقوق فردی و اجتماعی نیز بیهوده است؛ زیرا هیچ قانون و تکلیفی ضمانت اجرا ندارد.

دانش بی‏کران

علم یا علوم امام سجاد علیه‏السلام ادامه راستین علوم پدران بزرگوارش بود که از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به ارث برده بودند و چشمه‏ساران دانش و حکمت را در روی زمین ساخته و دنیا را به علوم و معارف خویش روشن کرده بودند. آری، امام زین العابدین علیه‏السلام به حق وارث آن‏ها بود، به طوری که همه مورخان بر این عقیده‏اند که آن حضرت، از تمام مردم دانشمندتر بود. از جمله شواهد و دلایل این مطلب آن‏که، دانشمندان و راویان به قدری مسایل و علوم مختلف از آن حضرت نقل کرده‏اند که قابل شمارش نیست.

پندها و موعظه‏ها

امام زین العابدین علیه‏السلام به اندرز مردم اهمیت فراوانی می‏داد. از آن حضرت موعظه‏های بسیاری به جا مانده که بدان وسیله، اصحاب خویش و مردم روزگارش را پند و اندرز می‏فرمود. این اندرزهای ارزنده، همواره زنده‏اند و پندهای لازم را پیش روی مردم قرار می‏دهند و آنان را از غرور و سبک‏مغزی به دور می‏دارند و به راه حق دعوت می‏کنند.

هدف حکمت‏ها و پندهای جاودانه آن بزرگوار، اعتدال انسان در رفتار، و شکوفایی شخصیت آدمی است. هدف تهذیب و اصلاح، نفوذ و ایجاد تمایلات ارزشمند در آن‏ها و برطرف ساختن عقده‏های روانی از وجود آدمی و نابود کردن تمام خواست‏های فاسد، خودخواهی، حسد، ظلم و تجاوز به مردم است.

میلاد حضرت ابو الفضل (س)

خاندان حضرت عباس (ع):

در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پایه عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر کلبی و کنیه اش (ام البنین) بود.

چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، که امیرالمومنین از برادرش عقیل، که به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست کرد زنی را از دودمانی شجاع  برای او خواستگاری کند و عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری کرد و ازدواج صورت گرفت.

امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.

عباس (ع) ازبرادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار کردند.

ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود که امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست می داشت؛ بطوری که وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان کبود است، فدای امام حسین (ع).

 

دوران کودکی حضرت ابوالفضل العباس (ع):

در روزهاى کودکى عباس، پدر گرانقدرش چون آیینه معرفت، ایمان، دانایى و کمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و

رفتار آسمانى‏اش بر وى تاثیر مى‏نهاد. او از دانش و بینش على(ع) بهره مى‏برد. حضرت در باره تکامل و پویایى فرزندش

فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در کودکى علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا مى‏گیرد، از من معارف فرا گرفت. در آغازین روزهایى که الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو یک. عباس گفت: یک حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى کرد و گفت: شرم مى‏کنم با زبانى که خدا را به یگانگى خوانده ‏ام، دو بگویم.

پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده ‏اى پاک و مبارک براى ایام نوجوانى و جوانى عباس فراهم کرد تا در آینده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه که على(ع) با نگاه بصیرت‏ آمیز خود آینده عباس را نظاره مى‏کرد، با لبختدى رضایت ‏آمیز، سرشک غم از دیدگان جارى مى‏کرد و چون همسر مهربانش از علت گریه مى‏پرسید، مى‏فرمود: دستان عباس در راه یارى حسین(ع) قطع خواهد شد.

آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنین خبر مى‏داد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمویش جعفر بن ‏ابى‏طالب در بهشت پرواز کند. محبت پدرى گاه على(ع) را بر آن مى‏داشت تا پاره پیکرش را ببوسد ، ببوید و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اینرو لحظه‏اى عباس را از خود دور نمى‏ساخت. فرزند پاکدل على(ع) در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، که با پدر زیست، همیشه در حرب و محراب و غربت و وطن در کنار او حضور داشت.
در ایام دشوار خلافت، لحظه ‏اى از وى جدا نشد و آنگاه که در سال‏37 هجرى قمرى جنگ صفین پیش آمد، با آن که حدود دوازده سال داشت، حماسه‏اى جاوید آفرید.

 

مقام علمی حضرت عباس (ع):

حضرت عباس (ع) در خانه ای زاده شد که جایگاه دانش و حکمت بود. آن جناب از محضر امیرمومنان (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) کسب فیض کردند و از مقام والای علمی برخوردار شدند. لذا از خاندان عصمت (ع) در مورد حضرت عباس (ع) نقل شده است که فرموده اند: زق العلم زقا، یعنی همان طور که پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا می دهد، اهل بیت (ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند.

علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی، در کتاب نفیس تنقیح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاک بود.

 

مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه (ع):

اگر بخواهیم مقام و منزلت حضرت عباس (ع) را از دیدگاه امامان معصوم (ع) دریابیم، کافی است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس (ع) توجه کنیم.

در شب عاشورا، وقتی دشمن در مقابل کاروان امام حسین (ع) حاضر شد و درراس آنها عمربن سعد شروع به داد و فریاد کرد، امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) فرمود:‌ برادر جان، جانم به فدایت، سوار مرکب شو و نزد این قوم برو و از ایشان سوال کن که به چه منظور آمده اند و چه می خواهند.

در این ماجرا دو نکته مهم وجود دارد یکی آنکه امام به حضرت عباس می فرماید: من فدایت شوم. این عبارت دلالت بر عظمت شخصیت عباس (ع) دارد، زیرا امام معصوم العیاذ بالله سخنی بی مورد و گزاف نمی گوید و نکته دوم آنکه، حضرت به عنوان نماینده خود عباس (ع) را به اردوی دشمن می فرستد.

روز عاشورا هنگامی که حضرت عباس (ع) از ا سب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:‌(الان انکسر ظهری و قلت حیاتی) یعنی (اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد). این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتیبانی از امام حسین (ع) است.

امام زمان (ع)، در قسمتی از زیارتنامه ای که برای شهدای کربلا ایراد کردند، حضرت عباس (ع) را چنین مورد خطاب قرار می دهند: السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له،‌الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حکیم بن طفیل الطائی.

امام زین العابدین (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب (ع) نظر افکند و اشکش جاری شد. سپس فرمود:‌هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب کشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود،  زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب کشته شد سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست که سی هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و می پنداشتند، که از امت اسلام هستند و هر یک از آنها می خواستند از طریق ریختن خون امام حسین (ع) به نزد پروردگار می انداخت و ایشان را موعظه می فرمود و کار را تا آنجا کشاندند که آن حضرت را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند. آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود:‌ خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت کند که به حق ایثار کرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آنکه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض،‌ دو بال به او عطا کرد تا همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان طور که به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.

 

ایثار و جانبازی، راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع):

با توجه به روایاتی که در شان حضرت عباس (ع) از ائمه علیهم السلام رسیده و در آن به ایثار و فداکاری در راه امام خویش تصریح شده است، به روشنی، فضیلت و مقام آن بزرگوار آشکار می شود. حضرت عباس (ع) فرزند کسی است که آیه ( و من الناس یشری نفسه ابتغاء مرضات الله, بقره-207) در شانس نازل شد و از سلاله دودمانی است که اسوه ایثار و از خودگذشتگی بودند و سوره هل اتی، در شان ایثار ایشان نازل شده است.

فداکاری، ایثار و جانبازی در اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که امیرمومنان در جایی ایثار را برترین فضیلت اخلاقی می داند.

در جایی دیگر، علی (ع) ایثار را بالاترین عبادت معرفی می نماید و در روایتی دیگر غایت و هدف تمام مکارم اخلاقی را ایثار و از خودگذشتگی می داند.

علی (ع) در قسمتی از نامه خود به حارث همدانی می فرماید: بدان که برترین مومنان کسی است که در گذشتن از جان و خانواده و مال خویش از دیگر مومنان برتر باشد.

حال در اینجا این سوال مطرح می شود که، مگر سایر شهیدان از جان خود نگذشتند، پس چه چیزی حضرت عباس را از سایر شهیدان متمایز می سازد؟

جواب این است که معرفت حضرت عباس (ع) از همه شهیدان والاتر و اطاعتش از امام خویش، کاملتر بود. براساس دیدگاه اسلام و مکتب اهل بیت (ع) آنچه اعمال نیک را از یکدیگر متمایز می سازد و ارزش اعمال را متفاوت می کند، همان معرفت و بینش و نیت شخص است و کلام پیامبر اسلام (ص) که فرمود:

(ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین) شاید ناظر به این معنا باشد.

در ضمن روایاتی که در مورد ثواب و عقاب عمل به صورتهای گوناگون و متفاوت نقل شده، به این دلیل است که ثواب یا عذاب یک عمل معین، با توجه به معرفت و نیت عامل آن متفاوت می شود. به عنوان مثال، ثواب زیارت امام رضا (ع) در روایتهای معتبر به صور متفاوت نقل شده است و در بعضی روایات تصریح شده که این تفاوت ثواب، به دلیل تفاوت در معرفت اشخاص است.

آری حضرت عباس (ع) با کمال معرفت در راه دین و امام خویش جانبازی نمود و مراحل کمال و تعالی را طی کرد.

 

القاب تابناک حضرت ابوالفضل العباس (ع)

1. قمر بنى‏هاشم

بهره‏ مندى بسیار عباس از جمال و جلال و سیماى سپید و زیبا و سیرت سبز و نورانى، زمینه ‏ساز این لقب است.
2. باب الحوائج

کریمى از دودمان کریمان که چون حاجتمندى سوى او روى کند، خواسته‏ هایش را برآورده مى‏سازد.
3. طیار

بیانگر مقام و عظمت‏ حضرت عباس(ع) در فضاى عالم قدس و بهشت جاودان است.

4. الشهید

شهادت، که نشان نمایان ابوالفضل(ع) است و در چهره حیات او درخشندگى بسیار دارد، زمینه ‏ساز این لقب است

5.سقا

دلاورى عباس در صحنه هاى حیرت‏ آور آب‏رسانى به تشنگان، سبب این لقب شد.

6. عبد صالح

لقبى که حضرت صادق(ع) در زیارت عموى گرانقدرش بدان اشاره دارد:

السلام علیک ایها العبد الصالح.» سلام بر تو، اى بنده صالح خدا.

7. سپه سالار

صاحب لواء یا سپه سالار لقب بزرگترین شخصیت نظامى است و عباس در روز عاشورا این لقب را از آن خود ساخت.

8. پرچمدار و علمدار

یادآور دلاوى و حفظ لشکر در برابر دشمن است. علمدارى عباس(ع) این لقب را برایش به ارمغان آورد.
9. ابوقربه (صاحب مشک)، عمید (یاور دین خدا)، سفیر (نماینده حجت ‏خدا)، صابر (شکیبا)، محتسب (به حساب خدا گذارنده تلاشها)، مواسى (جانباز و مدافع حق)، مستعجل (تلاشگرى مهربان در برآوردن حاجات دیگران) و ... از دیگر لقبهاى ابوالفضل است.